اشتراک گذاری





نوشته شده در تاریخ: 1402/7/11    کد خبر: 15722078   در دسته بندی مشروح اخبار نوشته شده توسط توسعه دهنده
زمان تقریبی مطالعه: 22  دقیقه

فعالیت جریان صهیونیسم غربی و فرقه ضاله یمانی در سایه غفلت مسؤولان شاهین‌شهر

فعالیت جریان صهیونیسم غربی و فرقه ضاله یمانی در سایه غفلت مسؤولان شاهین‌شهر

 

به گزارش پایگاه خبری صدای جویا، بررسی‌های میدانی این رسانه در فضای مجازی و در گروه‌ها و کانال‌های شبکه‌های اجتماعی ازجمله تلگرام، اینستاگرام، فیس بوک و توئیتر در شهرستان شاهین‌شهر و میمه استان اصفهان نشان می‌دهد که جریان و عرفانهای صهیونیسم غربی و فرقه ضاله‌ یمانی در سایه غفلت مسئولان به‌خوبی در حال فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغی به‌خصوص بر روی جوانان شاهین‌شهری هستند.


اما چرا این جریانات شاهین‌شهر را برای فعالیت‌های خود انتخاب کرده‌اند؟ پاسخ این سؤال را باید از آنجا جستجو کرد که شاهین‌شهر یک شهر مهاجرت‌پذیر که اقوام مختلف ایرانی که عمدتاً از استان‌های جنوبی کشور خوزستان، چهارمحال بختیاری، هرمزگان، بندرعباس هستند در آن زندگی می‌کنند و کاملاً این شهر مستعد برای ترویج فرهنگ‌های غربی-صهیونیستی لذا می‌طلبد در شهرهایی همچون شاهین‌شهر، کرج، تهران، اصفهان، شیراز، ساوه و... که نرخ مهاجرت به سمت آن‌ها بسیار زیاد هست فعالیت‌های فرهنگی دوچندانی صورت بپذیرد. در ادامه معرفی و مستندانی از دو جریان صهیونیسم غربی و فرقه ضاله یمانی برای مخاطبین محترم به عمل می آیید.

*جریان صهیونیسم غربی در شاهین شهر

غربی‌ها به دلیل تاریخ طولانی برخورد اسلام و غرب و به‌ویژه خاطره غلبه مسلمانان بر بخش غربی‌هایی از اروپا، همواره از مسلمانان در هراس بودند. در قرون اخیر با غفلت، ناآگاهی و ضعف اغلب مسلمانان؛ غربی‌ها فکر کردند که اسلام دیگر توانایی مقابله با آن‌ها را ندارد؛ اما به‌طور غیرمنتظره با انقلاب اسلامی ایران مواجه شدند که با استفاده از ایدئولوژی شیعه تغییرات عمده‌ای را در ایران و منطقه غرب آسیا به وجود آورده بود.

به‌این‌ترتیب آن‌ها با مطالعه و تحقیق درباره مذهب تشیع متوجه قدرت بی‌نظیر و تأثیرگذار شیعه در جهان شدند و تصمیم گرفتند از نفوذ و گسترش آن جلوگیری نمایند. جریان صهیونیستی در غرب که از اتحاد میان یهودیان صهیونیست و مسیحیان تشکیل‌شده است. با مشاهده قدرت روزافزون شیعیان در ایران و تأثیرگذاری بر سایر مسلمانان جهان، به تکاپو افتاده و ازآنجاکه نظام فکری شیعه را در تضاد با نظام فکری خود می‌دانستند، با همه توان خود سعی نمودند تا از پیشرفت آن جلوگیری نمایند. به‌این‌ترتیب آن‌ها برای مقابله با شیعیان از روش‌های مختلف استفاده نمودند که در میان آن‌ها می‌توان به تحریک صدام برای حمله به ایران، تحریم‌های اقتصادی بر ضد ایران، هجوم گسترده فرهنگی، حمایت از گروهک‌های معاند در ایران و همچنین در سطح منطقه و شیعه هراسی از طریق ایجاد اختلاف میان شیعه و اهل سنت، گسترش شیعه ستیزی، کمک به ایجاد گروهک‌های تکفیری و حمایت از آن‌ها برای مقابله با شیعیان اشاره کرد.

 که نتیجه این اقدامات ایجاد جنگ‌های داخلی و کشتار مسلمانان در سرزمین‌های اسلامی ایجاد ویرانی‌های گسترده و کشته و آواره شدن عده زیادی از انسان‌های بی‌گناه می‌باشد. جریان صهیونیسم تنها مربوط به یهودیان نمی‌شود، بلکه زمینه‌ساز اصلی این جریان غربی‌ها بودند. زمینه‌های شکل‌گیری صهیونیسم بعد از دوره رنسانس در اروپا و هم‌زمان با پیدایش مذهب پروتستان و در محافل فراماسونری شکل گرفت. با نفوذ یهودیان در محافل مسیحیان، به‌تدریج افکار مسیحیان نسبت به یهودیان تغییر نمود و جریانی با فراماسونری عنوان مسیحیان صهیونیست شکل گرفت که با یهودیان صهیونیست همراه شده و زمینه‌های شکل‌گیری رژیم صهیونیستی در فلسطین را طرح‌ریزی کردند. مسیحیان صهیونیست که باور به بازگشت دوباره مسیح دارند و یهودیان نیز که منتظر ظهور مسیح هستند، در این عقیده مشترک هستند که باید قبل از ظهور مسیح؛ رژیم جعلی صهیونیستی ایجاد شود.

 از سوی دیگر آن‌ها معتقد به آرماگدون یا جنگ آخرالزمان هستند که به عقیده آنان میان دو گروه خیر یعنی صهیونیست‌ها و گروه شر، یعنی مسلمانان صورت می‌گیرد و آن‌ها باید گروه شر را شکست داده و زمینه‌های ظهور مسیح را فراهم کنند.

این عوامل باعث اتحاد استراتژیک میان یهودیان معروف گشت؛ و مسیحیان شد و این اتحاد با عنوان «صهیونیسم مسیحی- یهودی» عوامل مختلفی ازجمله موقعیت ژئوپلیتیک شیعه، ویژگی‌های فرهنگی شیعه، نظریه خدامحوری شیعه در برابر اومانیسم غرب، اندیشه نظام واحد جهانی و برخورد تمدن‌ها، ویژگی منحصربه‌فردی را برای شیعه فراهم نموده است که با اهداف و نظریه‌های فرهنگی و سیاسی صهیونیسم مغایرت دارد و باعث ستیز و دشمنی جریان صهیونیسم با تشیع شده است.

 البته این عوامل به‌طور بالقوه تهدیدی برای صهیونیسم محسوب نمی‌شد تا این‌که پیروزی انقلاب اسلامی ایران این عوامل را به فعلیت درآورده و باعث هراس و نگرانی جریان صهیونیستی در غرب شد. همچنین انقلاب اسلامی ایران با پیشرفت‌های سریع خود جهانیان را متوجه خود نموده و با حمایت از جنبش‌های عدالت‌خواه در جهان، صهیونیسم را با چالشی جدی مواجه نموده است.

 درنتیجه دشمنی اصلی صهیونیسم جهانی با حکومت شیعه ایران و سایر جنبش‌های شیعه در جهان است. اهداف اصلی غربی‌ها از شیعه هراسی و تبلیغ بر ضد تشیع منزوی نمودن شیعیان و جلوگیری از قدرت‌یابی روزافزون آنان و توجیهی برای اقدامات و جنگ‌های پیش گیرانه خود در منطقه غرب آسیا است که برای رسیدن به اهداف خود از انواع تاکتیک‌ها ازجمله استفاده فراگیر از رسانه‌ها، اقدامات نظامی در کشورهای همسایه ایران، کمک به گسترش گروه‌های تکفیری به‌منظور مقابله با شیعیان در عراق و سوریه و سایر مناطق شیعه‌نشین تحریک حکومت‌های مرتجع عربی در خاورمیانه برای مقابله با شیعه، تلاش برای براندازی نظام اسلامی ایران با حمایت از معاندان داخلی در ایران و سایر ترفندها و توطئه‌ها بر ضد تشیع استفاده می‌کنند.

این جریان امروز با ایجاد و راه‌اندازی صفحات مختلفی در شبکه‌های اجتماعی با محوریت آگاهی معنوی، بیداری، خودشناسی، دروغیات اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و... با ارائه محتوای کاملاً برنامه‌ریزی شد در شاهین‌شهر اصفهان به‌شدت در حال جذب افراد و اقشار مختلف ازجمله جوانان هستند.

*فعالیت فرقه ضاله یمانی در شاهین‌شهر

اما فرقه ضاله یمانی؛ نام مؤسس این فرقه احمد اسماعیل گاطع و از قبیله «صیامر» است. وی لقب خود را احمد الحسن یمانی گذارده است. گاطع در حدود سال 1351 در روستای همبوشی در منطقه هویر از توابع شهرستان زبیر از استان بصره متولد شد و توانست فارغ‌التحصیل دانشکده مهندسی نجف در سال 1378 شود، بعد از ارتباط با استخبارات عراق وارد حوزه علمیه شده و اخراجی حوزه علمیه شهید سید محمد صدر است.

اسماعیل گاطع سلسله ادعاهای کذب زیادی داشته اما یکی از جالب‌ترین آن‌ها ادعای ظهورش و سپس به دوران غیبت رفتنش است؛ شروع دورانی که دیگرکسی او را نمی‌بیند و همه می‌بایست از طریق نزدیکانش با وی ارتباط داشته باشند. در حال حاضر اسماعیل گاطع به شکل مداوم در کشورهای جنوبی خلیج‌فارس در سفر بوده و بیشتر در امارات و قطر حضور دارد.

*تشکیلات فرقه

رهبری جریان الیمانی در حال حاضر در اختیار احمد اسماعیل گاطع است. «شیخ کاظم العقیلی» مسئولیت شاخه نظامی و فردی به نام «عبدالرحیم ابومعاذ» مرشد معنوی این فرقه است. معاون اسبق گاطع «شیخ حیدر المنشداوی» ملقب به «ابن ابو فعل» بود، المنشداوی در زمان زمامداری صدام برای تبلیغ به ایران سفر کرد بعد از ورود به ایران دستگیرشده و به مدت ۶ ماه زندانی شد. ازجمله توجیهاتی که اعضاء این گروه بدان تمسک می‌جویند، بیعت برای امام زمان است. در توجیه می‌گویند اگر این بیعت موردنظر امام زمان (عج) نبود، حتماً آقا شخصاً جلوی آن را می‌گرفت، چرا امام زمان جلوی ما را نمی‌گیرد. چرا کس دیگری نیست تا از طرف امام زمان (عج) بیعت گیرد. وی بعد از سقوط صدام به عراق برگردانده شد در بازگشت ادعا نمود وصی امام زمان جدیدی به نام «عبدالله بن الحسن القحطانی» است و از همه امور حتی از محل قبر حضرت فاطمه (ص) مطلع است. المنشداوی دفتری در منطقه قدیم نجف اشرف در «شارع الرسول (ص)» افتتاح نمود.

این ادعا موجب شد احمد اسماعیل گاطعی با صدور بیانیه‌ای المنشداوی را تفسیق کند و درنتیجه المنشداوی ترور شد. یکی دیگر از افرادی که در فرقه الیمانی باید مورد اشاره قرار گیرد «سید حسن الحمامی» است وی روحانی ارشد جریان یمانی بوده و فرزند مرحوم «سید محمدعلی حمامی» متوفای ۱۹۹۸. م از علمای معروف نجف است که علیرغم راه و رسم پدر با دستگاه بعثی مرتبط شده و وارد فرقه گاطعی گردیده است، وی درنهایت توسط دولت عراق دستگیر شد. حضور الحمامی باعث فریب برخی از مردم ساده‌دل شد تا به فرقه بپیوندند.

*ستاره داوود

نشان جریان الیمانی ستاره منحوس صهیونیستی موسوم به داوود است. ستاره داوود یا همان ستاره شش‌ضلعی در همه نامه‌ها کنار امضای گاطعی که خود را «احمد الحسن الیمانی» می‌نامد درج می‌شود. ستاره شش‌ضلعی به‌عنوان سمبل قدرت همواره مورداستفاده فرق مختلفی ازجمله کابالا، شیطان‌پرستان و صهیونیست‌ها بوده است. این نشان زیر نامه‌های این فرقه مورداستفاده بوده ولی اخیراً کمتر از آن استفاده می‌کنند.

بعد از ایراد فشار گسترده نسبت به استفاده از نشان ستاره داوود، گاطعی همانند همیشه دست به مغالطه برده و سلسله‌ای از روایات در خصوص خاتم سلیمان را منتشر کرد. وی با نشان دادن عکس اسکن شده‌ای از کتابی غیر موثق که نویسنده‌اش را از علما معرفی کرده دست به ترفند تازه‌ای زد. در عکس چندین نشان ازجمله ستاره داوود وجود دارد و توضیحات کتاب می‌گوید برخی احتمال داده‌اند یکی از نشان‌ها مربوط به خاتم سلیمان باشد. فرقه یمانی با استناد به همین کتاب غیر موثق، تمام روایات مربوط به خاتم سلیمان را به ستاره منحوس داوود منسوب می‌کند تا به‌نوعی اشتباه خود را توجیه کرده و ستاره منحوسی را که هیچ ارتباطی با حضرت داود نبی (ع) نداشته و منبعث از جادوئی باستانی است، نمادی از خاتم سلیمان معرفی کند.

*امضاء گاطع در امضایش حتی از ملائکه جبرئیل، میکائیل و اسرافیل نیز سوءاستفاده کرده و در زیر تمام نامه‌هایش عبارت «بقیّة آل محمد، الرکن الشدید، احمد الحسن وصی و رسول الامام المهدی إلی الناس اجمعین، المؤیّد بجبرئیل، المسدّد بمیکائیل، المنصور باسرافیل، ذریّة بعض‌ها من بعض والله سمیع علی‌ام» را درج می‌کند.

*شروع دعوت و بیعت‌گیری شروع بیعت‌گیری این فرقه با عملیات روانی زیادی شروع شد آنها در ابتدا تشکیل دسته‌هایی چندنفره می‌دادند تا با استفاده از ظرفیت نماز جمعه‌ها در عراق در میان مردم حضور یافته و شعار سر دهند. این گروه با شعار «جاء المهدی، جاء المهدی» صفوف نماز جمعه را به هم می‌ریختند تا بیشترین جلب‌توجه را کنند. پیروان این گروه در سال 1382 حتی در نماز جمعه شهرهای اهواز، قم، کرج، مشهد نیز در صفوف نماز جمعه اختلال ایجاد کرده و ظهور یمانی را جار زدند. ازجمله توجیهاتی که اعضاء این گروه بدان تمسک می‌جویند، بیعت برای امام زمان است. در توجیه می‌گویند اگر این بیعت موردنظر امام زمان (عج) نبود، حتماً آقا شخصاً جلوی آن را می‌گرفت، چرا امام زمان جلوی ما را نمی‌گیرد. چرا کس دیگری نیست تا از طرف امام زمان (عج) بیعت گیرد. این ادعای گزاف در حالی است که نیابت عام امام زمان به دستور ایشان در زمان غیبت با علمای اسلام و اداره حکومت با ولایت‌فقیه است. در خصوص عهد نیز ادعیه معتبری مانند دعای عهد با حضرت در زمان غیبت ایشان وجود دارد. بعد از حادثه الزرگه، یمانی تصمیم گرفت در عاشورای سال ۱۴۲۹ قیام کند، اما یک ماه قبل از آن ۴۰ نفر از پیروانش در نجف دستگیرشده و طرح قیام در روز تاسوعا و قتل‌عام زائرین حرمین امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) و اشغال حرمین لو رفته و شکست خورد. مبلغان این فرقه با توجه به اینکه می‌دانند طرفدارانشان از اقشار کم‌اطلاع هستند، هر واقعه‌ای را بعد از رخ دادنش به خود نسبت داده و ادعا دارند قبلاً احمد الحسن در محافل مخفی آن را پیشگوئی کرده است! به جهت آشنایی در این بخش تنها به برخی ادعاهای گاطعی اشاره می‌کنیم.

*ادعای سیادت احمد اسماعیل گاطعی با وجود آنکه سید نیست، ادعای سیادت دارد. وی در قبیله صیامر به دنیا آمده و اهالی بصره همه متفق‌اند که این قبیله سادات ندارد، درحالی‌که وی خود را فرزند و رسول و جانشین امام زمان معرفی می‌کند!

*ادعای فرزندی امام زمان (عج) باوجود ادعای فرزندی امام زمان (عج) خود را احمد بن الحسن می‌نامد درحالی‌که می‌بایست خود را «احمد بن محمد» می‌نامید چراکه نام امام زمان (عج) حسن نیست، بلکه حسن نام پدر امام زمان (عج) است. این اشتباه به دلیل سیر تدریجی ادعاهای وی پیش‌آمده است. چراکه از قبل نمی‌دانسته در آینده چه ادعاهای جدیدی را مطرح خواهد کرد. بدین خاطر در مقطعی خود را فرزند پنجم امام زمان (ع) معرفی می‌کند.

*صاحب‌نفس مطمئنه گاطعی بارها در سخنرانی خود ادعا می‌کند: «من مایه رحمتم برای اسلام، بلکه برای اهل زمینم، اهل‌بیت (ع) هرکجا بروم، همواره با من هستند و صریحاً می‌گویم که خدواند مرا برگزیده است؛ صاحب‌نفس مطمئنه به من متصل شده و خود صاحب‌نفس مطمئنه شده‌ام. من می‌خواهم شیعیان را متحد کنم از عالم و عامی؛ من آمادگی دارم حقایق را برای همه روشن کنم و به‌صورت سیاه‌وسفید نشان دهم. خدا نور است و کلام او نور است. درعین‌حال هیچ ادعایی هم ندارم!»

*ادعای ارتباط با امام زمان (عج) وی در سخنرانی‌ها و بیانیه‌هایش ادعاهای گوناگونی در خصوص ارتباط با امام زمان (ع) مطرح کرده است: ادعای دیدار امام زمان (عج) در عالم خواب به‌طور مکرّر مانند ادعای خواب دیدن امام زمان (عج) در حرم سید محمد فرزند امام هادی (ع) که در این دیدار به وی امر می‌شود به زیارت عسکریین رود.

ادعای دیدار امام (ع) در بیداری که حضرت نسبت به انحرافات عملی و مالی حوزه‌های علمیه به ‌ویژه حوزه نجف به وی هشدار می‌دهد و مدعی است از آن تاریخ به بعد تحت تربیت ویژه امام (ع) قرارگرفته است. همچنین مدّعی است امام وی را امر به ورود به حوزه علمیه کرده و به وی مأموریت داده انحرافات حوزه را عنوان کند!

ادّعا دارد در شعبان سال ۱۴۲۰ ه.ق (۱۳۷۸ ش)، امام زمان را برای دومین بار در بیداری کنار حرم امام حسین (ع) ملاقات کرده و به وی دستور داده به نجف رفته و دعوتش را علنی کند و...

*ابزار رسانه‌ای و وابستگی به استکبار ابزار رسانه‌ای توسط فرقه یمانی به‌خوبی استفاده می‌شود و پیروان این فرقه در استفاده از انواع رسانه‌های دیجیتال مهارت قابل‌توجهی دارند، به شکلی که احمد اسماعیل گاطع توسط مردم به مدعی فیس‌بوکی نیز شهرت دارد! این فرقه با بهره‌گیری از فعالان رسانه و مستندسازان سعی در القاء تفکر مسموم خود دارد و یکی از افرادی که در این رابطه نقش مهمی برای این فرقه بازی کرده است فردی به نام «عبدالله هاشم» است. وی با ساختن چند ویدیواسلاید و مستند پیرامون فراماسونری و ظهور امام مهدی با نام «ارایول» چهره شد. عبدالله هاشم به سهو در برنامه‌ای رسانه‌ای به مردم ایران شناسانده شد، اما بعد از مدتی مشخص شد وی مبلغ فرقه الیمانی است. جالب اینجاست عبدالله هاشم از حامیان سید احمد یمانی بوده اما درعین‌حال مرید فرقه صهیونیستی رائیلیان است و تصاویر وی در بازدید از مرکز این فرقه در اسرائیل منتشر شد. در دو سال گذشته فرقه یمانی با کمک سرویس‌های خارجی اقدام به گسترش فعالیت خود در عرصه رسانه کرده و در این راستا شبکه رادیویی را نیز در آمریکا در اختیار گرفت و زمان راه‌اندازی اعلامیه‌ای را نیز منتشر کرد: «به فضل‌الله تبارک‌وتعالی صبح امروز چهارشنبه 3 آبان 1391 برابر با 24 اکتبر 2012 ساعت 6 بامداد کانال رادیویی انصار امام مهدی (ع) به مشارکت و کمک انصار امام مهدی (ع) در آمریکا و کانادا افتتاح شد.» همچنین این فرقه توانست شبکه ماهواره‌ای خود را نیز راه‌اندازی کند.

لذا در پایان می‌طلبد نهادهای امنیتی ازجمله وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه و... به جد در این حوزه ورود پیدا کنند و از فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغی این فرق آمریکایی-صهیونیستی به‌شدت جلوگیری کنند و نسبت به آگاه‌سازی جامعه به‌خصوص جوانان تلاش نمایند.

[aparat id="Jbcqg"]

انتهای پیام/ج

مرتبط با جغرافیای ایران با کلید #
ما را دنبال کنید:
+