به گزارش پایگاه خبری صدای جویا از زنجان، علی ملکپور جامعهشناس طی یادداشتی با عنوان «15 دلیل تعطیلی مساجد در ایران» به شرح زیر به این موضوع مهم پرداخته است؛
دولابی یک مقام مسئول در امور روحانیت: از ۷۵ هزار مسجد، در ِ ۵۰ هزار مسجد بسته است که این فاجعهای است که باید بر آن خون گریست/رسا
چرا ۵۰ هزار مسجد بسته شد و آینده مساجد در ایران چه خواهد بود؟
- 1. مساجد و نهادهای دینی از بودجههای کلان و فزاینده دولتی استفاده میکنند. مردم از نهادهای دینی که از بودجه رسمی بهرهمندند استقبال نمیکنند.
- 2. درگذشته مساجد و دیگر نهادهای دینی استقلال نسبی داشتند فلذا از استقبال بیشتری نیز برخوردار بودند.) مساجد قبل از انقلاب)
- 3. بهرهمندی از بودجه دولتی مساجد را به پایگاه حکومت و سخنگوی دولت تبدیل کرده و سخن مردم و مطالبات آنها از بلندگوی مساجد شنیده نمی شود.
- 4. مسجد کارکرد اجتماعی خود را از دست داده است. مسجد در فرهنگ و جامعه ایرانی محل انجام مناسک دینی و تبادل آرا و همدلی اهالی و اجتماعات محلی بود. پس از انقلاب در مسجد فقط گروههای ذینفود طرفدار حکومت دینی مدیریت دارند و عامه مردم در مدیریت و فعالیتهای مساجد نقشی ندارند.
- 5. زنان نیز در مدیریت امور مساجد جایگاه قابل اعتنایی ندارند در حالی که رشد فکری و تحصیلی زنان تعریف منزلتهای جدیدی برای انها را در نهادهای دینی اقتضا میکند. مساجد در این بعد ایستا و ناکارآمدند.
- 6. 25هزار مسجد فعال نیز احتمالاً در آینده غیرفعال خواهند شد؛ زیرا از عوارض و کاستیهای فوق مصون نیستند.
- 7. کاهش باورمندان به ویژه در نسل جوان بر همه متغیرهای پیشگفته اثر تشدید کننده دارد.
- 8. مساجد باید کارکردها و نقشهای محلی جدیدی را برای خود تعریف کنند این نقشها باید برآیند مطالبات مردم محلی باشد و نه دستورالعملهای آمرانه دولتی.
- 9. هیات امنای مساجد باید انتخابی اهالی هر محله باشند؛ زیرا هیات های انتصابی فعلی در سراسر کشور موجب تشدید انزوای مساجد میشوند، عصر ما عصر مشارکت مدنی است.
- 10. در تعابیر دینی مسجد خانه خدا و ازاینرو هم خانه مردم است. باید ارزیابی شود که شهروندان در این قبیل نهادها چه جایگاهی دارند، مردم در اماکن و مراکزی که در آن نقشآفرین نباشند، مشارکت نمیکند.
- 11. متولیان مساجد و سخنگویان این قبیل نهادها زبان و بیان مخاطبپسند ندارند و دانش و معلومات آنها از میانگین آگاهیهای مخاطبان شان بمراتب کمتر است.
- 12. در حالت مطلوب مسجد باید کانون مدنیت و مشارکت عامه در تدبیر امور فرهنگی و اجتماعی محلهها باشد. هم اکنون مساجد کانون آمریت سیاسی و دعوت به اطاعت عمومی است. این زبان کهنه و بازمانده مناسبات پیشا -مشروطیت است و جاذبهای ندارد.
- 13. در همه مساجد ایران شعارهای سیاسی و پوسترهای تبلیغات جناحی هویداست و حتی شعارهای ایدئولوژیک به اصل عبادت و مناسک ضمیمه شده است و اندک مؤمنان جمع آمده در مسجد مکلف به تکرار دایمی آن هستند!
- 14. آینده مساجد در ایران بدون بازاندیشی در کارکردهای آن و تامین استقلال نهادهای دینی، مبهم و روند تعطیلی آن ادامه خواهد داشت.
- 15. در صورت تحول مثبت در مدیریت و در کارکردهای اجتماعی مساجد، باز هم این نهاد تا چندین دهه آینده نقش و جایگاه سابق خود را باز نخواهد یافت.