اشتراک گذاری





نوشته شده در تاریخ: 1402/5/29    کد خبر: 15726914   در دسته بندی یادداشت نوشته شده توسط نورالله جویا
زمان تقریبی مطالعه: 7  دقیقه

یادداشت؛

چرا در روزگار عسرت باید بیشتر نوشت؟

چرا در روزگار عسرت باید بیشتر نوشت؟

  یک جامعه‌شناس گفت: زمانه عسرت صرفاً روزگار سختی و تنگدستی اقتصادی نیست اگر چه تنگی معیشت مهم‌ترین جلوه آن است.

به گزارش پایگاه خبری صدای جویا از کردستان، مهران صولتی جامعه‌شناس و کنش گر حوزه رسانه طی یادداشتی با عنوان «چرا در روزگار عسرت باید بیشتر نوشت؟» آورده است؛


زمانه عسرت صرفاً روزگار سختی و تنگدستی اقتصادی نیست اگر چه تنگی معیشت مهم‌ترین جلوه آن است. این دشواری فراتر از آن به معنای بی قدرتی است؛ شهروندانی که نه‌تنها از انجام تغییرات معنادار در عرصه زیست جمعی خود ناتوان‌اند بلکه افق‌های پیشرو را چندان تیره و تار می‌بینند که هر سخنی را گزافه و هر کنشی را بی‌فایده می‌پندارند.

در این میان نخبگان و روشنفکران هم به دلیل دغدغه‌مندی نسبت به وضعیت جامعه و آیین حکمرانی اوضاع نامساعدتری دارند. برخی از آن جا که به ناشنوایی سیستماتیک حاکمیت معتقدند دست از نوشتن کشیده‌اند و بعضی دیگر به این باور رسیده‌اند که جامعه دیگر نیازمند تحلیل‌هایشان نیست.

این دومی البته از اولی خطرناک‌تر است. در این فرصت اما می‌خواهم به این پرسش پاسخ دهم که چرا باید در روزگار عسرت بیشتر نوشت؟

نوشتن صدای جامعه است: بنیاد توسعه پایدار بر مشارکت آحاد شهروندان در نقش‌آفرینی برای دستیابی به آینده بهتر نهاده شده است.

بنابراین، باید مجالی برای شنیدن همه صداهای جامعه فراهم شود و البته کدام روش مدنی‌تر و مؤثرتر از نوشتن؟ فقط در یک جامعه بی‌صداست که آمرانگی می‌کوشد تا خود را تنها نماینده شهروندان معرفی و هدایتگری را وظیفه خود تلقی کند.

نوشتن بنیاد گفت‌وگو است: اگر گفت و گوی واقعی مبتنی بر به رسمیت شناختن مخالف و پایبندی به قواعدی مانند حقیقت طلبی، تواضع معرفتی و مشارکت فکری باشد روشن است که ابتدا باید فرصتی برای شنیده شدن همه صداها فراهم آید. بنابراین نه تنها باید خود نوشت بلکه باید از دیگران هم خواست تا با نوشتن از خود و آرمان های شان در این امر مشارکت نمایند.

نوشتن نشانه حیات جامعه است: جامعه ای که با طرد و حذف مردم از یک سو و مهاجرت وسیع نخبگان از سوی دیگر مواجه شده، چگونه می تواند پویایی و زنده بودن خود را به رخ حکومت بکشد؟ پر واضح است که نوشتن می تواند با انعکاس صداهای متفاوت و متکثر چنین نقشی را ایفا کند. شاید عجیب به نظر برسد ولی در چنین شرایطی حتی اگر همه از ناامیدی ها هم بنویسند اوضاع بهتر از زمانی خواهد بود که هیچ کسی ننویسد.

نوشتن آغاز کنش گری است: روزگار عسرت که فرا می رسد سخن گفتن به گزافه گویی، مدارا  به سازش کاری، و تفکر به عافیت طلبی ترجمه می شود. معترضان افق را روشن و مسیر را هموار می بینند. از همین رو از همگان می خواهند تا به جای تامل به صفوف آن ها بپیوندند. درست در چنین شرایطی است که نوشتن درباره وضعیتی که همه در آن گرفتار آمده اند ضرورتی افزون تر می یابد تا چشم اندازهای پیش رو روشن تر و ارتکاب اشتباهات کمتر شود.

نکته پایانی: درباره فضیلت نوشتن سخن بسیار است. اگر بپذیریم که ما هنوز هم وارثان فرهنگ دیرپای شفاهی و غیر مستند هستیم، نوشتن به معنای نوید ورود به فرهنگ نوپای مکتوب و مستند حداقل در زمانه کنونی مان است. با این برداشت گزافه نیست اگر بگوییم توسعه با اندیشیدن عمیق و نوشتن دقیق ایجاد می شود. این دو هم البته بدون نگارش های فراگیر و امروزین میسر نیست.

مرتبط با جغرافیای کردستان با کلید # #جویا #خبر #ایران #صدای_ایران #اخبارروز #عسرت #نوشتن #کتاب #نویسنده
ما را دنبال کنید:
+